تلخ و شیرین مگر میشود زندگی مرا بهم ریخته آفریده باشد خداوند دانه های انار....
| ||
|
تصور کن صبح یک روز جمعه که نسیم ملایم و خنکی میوزه .... تو اتاق نشستی و درس میخونی ... با شنیدن صدای گنجشک ها یه حس خوبی بهت دست میده.. یک دفعه به سرت میزنه کتاب دفترتو جمع کنی بری تو حیاط درس بخونی ..... یه فرش پهن میکنی زیر یه درخت .....دور تا دورت باغچه ست و پر از گل و گیاه و درخت... پر از اکسیژن....... حالا شروع میکنی به خوندن ...سرحال و پر انرژی ..... (حالا دیگه درس خوندن هم لذت بخش میشه...) البته گاه گداری هم هوس میکنی تو حیاط قدم بزنی و چندتا عکس بگیری
نظرات شما عزیزان:
سلام عزیزم خوبی جیگرممممممممممم
چه گل خوشگای عجب حیاط با صفایی ادم توش شاعر میشه پاسخ:سلام ستاره جون قربونت تو چطوری؟ بابا من که عرضه شاعرینگ ندارم!!!؟؟ |
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |